بایگانی‌های ماهانه: فوریه 2018

Neoliberalism and Iran’s protest movement

Published on opendemocracy

Amin Bozorgian

The first day of January, on the fifth day of the protests in Iran, President Rouhani decided to pursue a course that the security and military officials he likely consulted with had pursued before him. While speaking of the importance of attention to economic and political realities and the people’s right to protest, Rouhani overlooked the true reality of the situation when he proclaimed: “There is a minority, a tiny group, who would come in and do something: to chant slogans against the law and the will of the people, to insult the sanctities and values of the revolution, and to destroy public property. Our country will round them up good.”

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

جنبش خسته‌گان

درباره جنبش تهیدستان

در پنجمین روز رخدادهای ایران، حسن روحانی احتمالاً بعد از مشورت با مسوولین امنیتی و نظامی تصمیم گرفت راهی را برود که پیش از او رفته‌اند. او در میانه‌ حرف‌هایی در ضرورت توجه به واقعیت‌های اقتصادی و سیاسی و اینکه مردم حق دارند اعتراض کنند، با نادیده گرفتن «وضعیت» و واقعیت‌ها، حرف اصلی را زد:»ملت ما یک اقلیت و گروه کوچک را که بیایند کاری انجام دهند، شعار خلاف قانون و خواست مردم بدهند و به مقدسات و ارزش‌های انقلاب توهین کرده و تخریب اموال عمومی بکنند، به خوبی جمع می‌کند.»

شکی نیست که دولت، در کار «جمع» کردن است. دولت ماهیتاً سازوکار جمع کردن ثروت جمعی، جمع کردن رعیت و انباشته کردن قدرت است. گاهی این جمع‌آوری شکل حادی به خود می‌گیرد. بانک و زندان، دو نهاد مهم نظام مدرن ایران، تبلور شکل نهایی این جمع آوری هستند. همین دو شاید به ما در فهم آنچه در این چند روز گذشته کمک کنند.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

آقازاده‌گان و بنده

«آقازاده‌گی» با مساله‌ی «تبعیض» پیوند خورده است. شاید بتوان با توجه به آن‌چه در دی‌ ماه (جنبش خسته‌گان) گذشت، آن را یکی از مدخل‌های ورود به موضوع مسایل اجتماعی ایران و از شاخص‌ترین کلید‌واژه‌های بیان نارضایتی از وضعیت دانست. اگر از شهروندان ایرانی بپرسید که چه چیزهایی آن‌ها را نسبت به وضعیت موجود ناراضی کرده‌است، این گمان می‌رود که به احتمال زیاد یکی از موارد پرتکرار این باشد که آقازاده‌ها در حال غارت منابع هستند. در واقع عبارت «آقازاده‌گی» دالی است که برای تبعیض به کار می‌رود. این نکته نشان می‌دهد «آقازاده» به پدیده‌ای چه بسا بزرگ‌تر از واقعیتش تبدیل شده و خلاصه‌ای است برای بیان هر نوع تبعیض در زبان روزمره‌ی مردم عادی. بنابراین از این حیث موضوعی است در حیطه‌ی جامعه‌شناسی. برای جامعه‌شناس سوال این است که گفتمان‌ها چگونه ساخته شده و تکثیر می‌شوند. محل تقاطع علوم اجتماعی و سیاسی با اقتصاد، یا همان اقتصاد سیاسی، شاید بهترین جایگاه برای بررسی این پدیده باشد.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

اندیشیدن با جام می

الکل آزمونی برای ارزیابی خود

پرداختن فلسفی به نوشیدنی‌های الکلی به ‌نظر تناقض‌نما یا خیانت‌آمیز به هر دوسوی ماجرا یعنی فلسفه و الکل می‌آید. اگر بپذیریم که الکل، میانجی ما برای رها شدن از سلطه‌ی عقل و واقعیت است، فلسفیدن درباره‌ی این رهایی شیمیایی و مصنوعی، برگشتن به آن چیزی نیست که فرد می‌خواهد با مستی و گرمی‌اش از آن فرار کند؟ هر پاسخی به این پرسش بدهیم، در هر حال از این سوال رها نمی‌شویم که الکل چیست و به چه معناست؟ چرا آدمیان از گذشته‌های دور با آن همنشین شده‌اند تا جایی که حتی گاهی از سوی آن تهدید شده‌اند؟ نه حتی فلسفه که کل علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی و علوم سیاسی، را هم می‌توان به این موضوع کشاند و خواست که آن‌ها هم سخن بگویند.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید