گفت وگو با بهروز صفدری
در واژهنامههای فارسی مفهوم کودکی و مترادفهایش بهطور کلی عبارتند از: کودک، بچه، فرزند، رود (زاد و رود)، نوباوه، طفل، صبی و ولید. بنابر لغتنامههای دهخدا و معین، ریشهی واژههای مترادف کودک و بچه به ترتیب «کوتک» و «وَچَک» به معنی کوچک، خرد و صغیر است. کلمات فرزند و رود بر محور معنای «زادن»، و کلمهی نوباوه بنا به تعریف دهخدا از روی کلمهی «باوه» به معنی «رسیده و نو» ساخته شده و در اصل به معنی «میوهی تازه به دست آمده» است (مترداف نوبر). مترادفهای عربی موجود در فارسی نیز از ساگنها (nuance) یا ریزهتفاوتها و دلالتهای ضمنی ویژهای برخوردار هستند. برای مثال، عبارت «طفل معصوم» با معادل فارسی آن یعنی «کودک بیگناه » عینا یکی نیست. بنابراین بار معناییِ مفهوم کودکی در فارسی بیشتر بر کوچکی دلالت دارد. اما حد و مرز سنیِ این مفهوم در زبان فارسی تا پیش از گسترشیابی ضرورت ترجمه چندان معین و مشخص نبوده است.
با بهروز صفدری، مترجم و نویسنده و از اعضای قدیمی جنبش موقعیتگرایان در فرانسه دربارهی مفهوم کودکی گفتوگو کردم و اولین سوالم را از اینجا و نزاع بر سر واژه آغاز کردم.
بهروز صفدری عمدتاً به خاطر تلاشهایاش در ترجمه و معرفی جنبش سیتواسیونیستی به زبان فارسی، به ویژه جامعهی نمایش اثر گی دوبور (تهران، نشر آگه) شناخته شده است. از میان دیگر ترجمههای وی میتوان به رسوایی شاعران، اثر بنژامن پره، شاعر سوررئالیست، اینک آن انسان، و شرحی بر چنین گفت زرتشت نیچه (تهران، نشر بازتابنگار)، در ستایش تنآسایی، شامل متن معروف پل لافارک (تهران، نشر کلاغ)، شعر و واقعیت و قطعات عمودی، از روبرتو خواروز (تهران، نشر بازتابنگار) بینالملل نوع بشر اثر رائول ونهگم (تهران، نشر کلاغ) و فرنچ تئوری و آواتارهایش (به همراه سمیه خواجوندی) اشاره کرد. تحصیلات دانشگاهی او در رشتهی جامعهشناسی بوده و مقیم فرانسه است.
ادامهٔ این نوشته را بخوانید