گلادیاتورهایی سوار بر اسب آهنین
پيشکش به عباس جان نثاري ومريم طوسي
۱-
الف) اعتبار موتورسيكلت از جايي آغاز ميشود كه اتومبيل دچار بحران كاركردي ميشود. سرعت در جابهجايي كالا، انسان و پيام يكي از مهمترين ويژگيهاي دوران جديد است. هواپيماها و كشتيهاي غول آسا، رسانههاي جمعي و تجهيزات جديد مخابراتي و نيز اتومبيل، وسايل و تجهيزاتياند كه سعي دارند ميل به «سرعت» انسان مدرن را اجابت كنند، اما تجربه زيست مدرن با همه موفقيتها و پيشرفتهايش، آكنده است از شكستها، ناكاميها و كنديها.
آن هنگام كه هواپيمايي سقوط ميكند (تصوير آشنا براي ماي ايراني) و بسياري از انسانها را به كام مرگ و كالاهايي را به كام نابودي ميكشاند يا كشتي غرق ميشود، آن هنگام كه رسانههاي جمعي به دستگاهي در جهت ترويج ابتذال و بلاهت مبدل ميشوند و آن هنگام كه اتومبيل در ميانه ترافيك، سرگردان و خسته، كاركردش تماماً نابود ميشود و به جاي سرعت، كندي را به ارمغان ميآورد، شكستها و ناكاميابيها سرباز ميكند.
مزيت نسبي موتور سيكلت براي ارضاي ميل از دست رفته سرعت (در مقام هيستري شهرنشينان)، در مواجهه با بدنهاي مرده اتومبيلهاي گرفتار در عذاب ترافيك، خود را مينماياند.
ادامهٔ این نوشته را بخوانید