مساله بامزی

«بامزی» یعنی همان شخصیت کامل و کاریزماتیک دوران کودکی ما که توامان هم در روح و هم در تن کامل است، امروزه و در واقعیت وضعیت بغرنجی پیدا کرده است.

می‌دانیم که ‌بامزی تمام زندگی‌اش را صرف اطرافیان خود کرده بود و با وجود شخصیتی کاریزماتیک، مدام دیکتاتور شدن را پس می‌زد. در جایی از یکی از قسمت‌های خاطره‌انگیز کارتن، بامزی در قبال این جمله که: «خوش به حالت یک الاغ داری»؛ به شکلی کاملا مارکسیستی پاسخ می‌دهد که این الاغ (یا همان امر مشاء – جامعه) برای همه ماست. شلمان، نماینده طبقه فرهیخته که تنبل و اهل فکر است، این ایده را به بامزی یاد داده‌بود.

با آغاز یک جنگ تمام عیار و مسابقه‌‌ اسب دوانی بزرگ بین ساکنان جنگل، شلمان کسی است که با تامل و دقت متوجه می‌شود که الاغ نسبت به چه چیزی حساس است. در واقع «مساله» الاغ را تشخیص می‌دهد؛ الاغی که مایل نیست تکان بخورد.

ایده خلاقانه اش (صدای سوت قطار) الاغ تنبل و کند را به حرکت در می‌آورد و در شرایطی باور نکردنی که هیچ امیدی برای پیروزی آنها متصور نیست ، دوستان شلمان، پیروزی را بعد از چند شکست به ارمغان می‌آورند. بنظر می‌رسد صدای سوت قطار ارجاعی بود به رویای پیشرفت و مدرن شدن در ذهن الاغ که او را چنان هیجانی می‌کرد که می‌توانست با سرعتی خارق‌العاده و باورنکردنی بدود و از اسب‌ها جلو بیفتد.

یادمان هست که در نهایت و بعد ازبازبینی چندباره فیلم مسابقه توسط داورها چه چیزی الاغ را برنده مسابقه کرد: زبان او که زودتر از خط پایان عبور کرد. شاید زبان اینجا اشاره‌ای باشد به تنها ابزار فرودستان و نا امیدان جامعه: بیان و فرهنگ.

بامزی با آن ماده اساطیری‌اش (عسل/اراده) تا پایان قسمت‌های کارتن، توانایی‌اش را درجهت بهبود وضعیت اطرافش به کار می‌بندد. او حتی در این راه گرگ را هم سعی می‌کند با خود همراه کند.

این تصویر از بامزی، در بیرون از ایماژهای کودکی و در واقعیت همواره ترک خورده است. بامزی‌های بیرون از کارتن پس از مدت زمان کوتاهی غالبا به دیکتاتور تبدیل شده و شلمان‌هایی که در ابتدا با آنها دوست بوده‌اند را پس از چندی یا کاملا حذف و یا در خود ادغام کرده‌اند.

اما با این وجود راه‌‌حل به نظر می‌رسد تفاوتی نکرده‌است. وقتی اسبی در اختیار نداریم، در وضعیت دیکتاتوری، ما تنها از طریق بیان و فرهنگ می‌توانیم بر وضعیت فرودستی و سرکوب غلبه کنیم. کنش ارتباطی، نافرمانی، ساختن جامعه مدنی، حرکت مستمر در لایه‌های زیرین جامعه با تکرار و یادآوری مداوم رویاها درسی است که بامزی و دوستانش به یادگار گذاشته‌اند، حتی اگر در ظاهر و از نظر برخی الاغ بنظر برسیم.