Archive
- اکتبر 2020
- ژانویه 2019
- دسامبر 2018
- ژوئیه 2018
- مِی 2018
- آوریل 2018
- فوریه 2018
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- آگوست 2017
- جون 2017
- مِی 2017
- فوریه 2017
- دسامبر 2016
- نوامبر 2016
- اکتبر 2016
- ژوئیه 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- مِی 2015
- مِی 2014
- فوریه 2014
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جون 2013
- مِی 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- ژوئیه 2012
- جون 2012
- مِی 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جون 2011
- مِی 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- اکتبر 2010
- آگوست 2010
- ژوئیه 2010
- جون 2010
- مِی 2010
- آوریل 2010
- مارس 2010
- فوریه 2010
- ژانویه 2010
- دسامبر 2009
- اکتبر 2009
- مِی 2009
- ژانویه 2009
- دسامبر 2008
- نوامبر 2008
- اکتبر 2008
- سپتامبر 2008
- آگوست 2008
- ژوئیه 2008
- جون 2008
- مِی 2008
- آوریل 2008
- مارس 2008
- فوریه 2008
- ژانویه 2008
- دسامبر 2007
- نوامبر 2007
- اکتبر 2007
- سپتامبر 2007
- آگوست 2007
- ژوئیه 2007
- جون 2007
- مِی 2007
خیلی جالب بود
چیزی که الان به نظرم میرسه اینه که ممکنه ایده از درک تفاوتها هم به دست بیاد. مثلا کسی که در دو شهر متفاوت اروپایی و هندی پرسه میزنه. ایدهای که ممکنه به ذهنش برسه ممکنه تلفیقی از این تفاوتها یا بزرگنمایی تفاوتهای شهر بیگانه باشه… مثلا عرفان اروپایی که پس از آشنایی با مشرقزمین و تلفیق آن با فرهنگ غرب به رشد خودش میرسه.
اما آخرین جملهای که نوشتی به نظرم درست نیست، ممکنه بخش کوچکی از این اختلاف فکری به تفاوت شهرها مربوط بشه، اما بخش حداکثری این اختلافات فکری و معنایی به دلایل دیگهای برمی گردد که باید در جای دیگری مورد بحث قرار گیرد.
یه نکته دیگه اینکه جامعه ایرانی اکنون هر چند جامعهای شهریست و متاثر از مدرنیته و غرب، اما هنوز فرهنگ روستایی و جهان سومی در لابلای این فرهنگ غربی و تکنولوژی سختافزاری موج میزنه و تضادهای فراوانی رو باعث شده و میشود و این خیلی تاثییر گذاره در خلق و رشد ایدهها و … .
مرسی فریق جان
منم نوشته ام مقداری ((شايدمقداري ازتفاوتهای میان «لسآنجلس» و «تهران» ، پاسخی باشد …..))
باپاراگراف سوم نوشته ات هم که خیلی مخالفم.ایده برمن راقبول دارم که مدرنیته هاداریم پس معتقدم جامعه مانیزمدرن است اما ازنوع ایرانی اش.مهم شناختن ویژگی هایش است.
خیلی خوب بود وبرای من دیرپز.خیلی کلنجاررفتم تادوزاری ام افتاد. اماوقتی افتادلذت بردم.
آقا پاره کردی این برمن رو.اگه برمن و بنیامین نبودن چی داشتی بنو یسی.ادر ضمن اگه اینجوری باشه که شما میگین پس همه چی به همه چی «مقداری» ربط داره.از کرامات شیخ ما اینست انگبین خورد و گفت شیرین است!!
دانشجوی عزیز سلام
این جمله تو خطاب به من «اگه برمن و بنیامین نبودن چی داشتی بنو یسی» مثه این می مونه که یکی به مارکس بگه :اگه هگل وفویرباخ نبودن چی داشتی بنویسی. خیلی مسخرست مگه نه؟
دوست عزیز به نظرمن خیلی درسته که فرد دیدگا ههایاعلوم محدودی را خوب بشناسه . دنیای جدید دیگه مدل «حکیم» رانمی پسنده.
دوم اینکه بیا با هم نوشته های اخیرم رادر وبلاگ مرور کنیم وببینیم کدامش تحت تاثیر اندیشه های برمن بوده است:مرگ؟فست فودي شدن سرقت؟ليبيدو؟اوقات فراغت؟ فوتبال؟لو رفتن تن ؟ پاساژ؟طرح ترافیک ؟روشنفكران و موقعيت سياستزدا شده؟ سیگار؟ آخرین نوشته من که تحت تاثیر اندیشه های برمن بوده است بازمی گرددبه ده پست قبلی من (6ماه پیش)به نام شعر، تجربه و مساله مدرنيته . حالا من ازتومی پرسم چرا حرف نسنجیده میزنی؟
سوم این که معلومه که بهم ربط داره حالا یاپوزیتیو یا نگاتیو.توانایی تحلیلگر اینست که این ربط را به «خوبی» نشان دهد.
ائده ی خوبی داری ولی فکر می کنم مثال نقض زیاد هم بشه براش پیدا کرد. مثلا مخملباف الان تو شهر دوشنبه تاجیکستان پرسه می زنه ولی غرابت معنایی زیادی در مورد امر پروبلماتیک ایران با ایرانی های مقیم آمریکا یا ایرانی های دورافتاده ترین دهات های ایران دارد. من خودم از شهر خواف تا بندر گناوه و روستای دوتمبک لارستان از این آدما زیاد دیدم. فکر می کنم دیدگاه های این چنینی با قدرت شگفت انگیز رسانه ها بیگانه است.
محسن جان
منظورازنسبت میان ایده وقدم زدن نوع بسط یافته تئوری هگلی – مارکسی رابطه میان آگاهی و وضعیت عینی (انضمامی) است.
اگرچنانچه بپذیریم کسی که در تاجیکستان هست با کسی که در لوس آنجلس یاتهران یا یک دهاتی است عینا درباره یک ابژه مثل هم فکرمی کنند آنوقت اساسا لنگ جامعه شناسی هواست.
حرف من اینه که اتفاقا اصلا ایده ها مثل هم نیست. اینه که همه اینهامی گویند وضعیت ایران خوب نیست یا باید دموکراسی داشته باشیم که نشد «ایده». ایده یعنی نوع نگاه به مساله.
نوع شهر(یاوضعیت انضمامی) نوع ایده ها راتعیین می کند.
سلام آقا امین
ازت خبری نسیت
تو وبلاگم ادت کردم
یه سرکی بزن
1- کانت آثارش را در 40 سال کار بي وقفه و منظم پديد آورد. محصور در اتاق کارش
2- اين تنها سوژه حساس است که در ديالکتيک ذهن نظري و امر انظمامي به تدريج کليتي تحليلي را ما به ازا امر گسيخته بيروني خلق مي کند. شکل ايده هاي ناب حتي در زبان شعر نيز( شعر و تفکر انتزاعي/ پل والري) به شکل بي واسطه بي معني است و تنها در مقام ماده خام که نياز به شکلي از جريان ديالکتيکي دارد امکان تحقق و تعين ثانوي مي يابد.
3- ايدئولوژي و بلاهت، گسترده تر و عميق تر از آن است که تنها به ميانجي شکل آگاهي خارجي( ولو تئوريک) نقض شود. نقض ايدئولوژي و بلاهت نيازمند بازسازي کليتي بياني از امر گسيخته انضمامي است، به شکلي که خود در مقام يک عنصر انضمامي جديد تبديل به نيرويي مادي گردد.
5-روش انديشيدن بنياميني متضمن ترکيب سوژه حساس و عقل سرد است، شور اخلاقي عجين شده با زهدي که بنيامين نمونه مثالي آآن است( تکنيک نويسندگي در 13 نهاده/ خيابان يکترفه)
6- تمايز ميان شکل هژمونيک تفکر که مبتني بر تاثير پذيري و بديهي انگاري است( چيزي که مورد نظر نگاه تبييني جامعه شناسان و پديدارشناسان است) و تفکر انتزاعي ( که شکلي از جامعه شناسي معرفت در پي تبيين آن در هر زمينه اجتماعي است/ ابژه هايي که جهان 3 را تشکيل مي دهند) و تبيين نسبت اين دو ضروري است
::::::::::::::::::::::::::::: ذهنيت بد رو از خودتون دور کنيد :::::::::::::::::::::::::::::::
:::::::::::::::::::::::::::::::::: حقوق ماهيانه مادام العمر :::::::::::::::::::::::::::::::::
کاملا» واقعي و متفاوت با اونچه که تا حالا ديده ايد و شنيده ايد. اينکه شما در اين شرکت (گرين هورس) ثبت نام کنيد به اين معنيه که استخدام شديد و حقوق ماهيانه دريافت ميکنيد. ( از ماهي 1 دلار تا ماهي 100 هزار دلار ) اين نکته رو بهتون بگم که پولتون با چک مياد در خونتون ( عکس چند نمونه چک دريافتي تو وبلاگ هست )و اصن نيازي به حساب ارزي و از اين چيزا نداريد و به راحتي تو بانک ملي و رفاه وصول ميشه. توضيحات کامل رو میتونی توی وبلاگ من بخونيد .
فقط خواهشي که دارم اينه که » نخـــــــــونده ، وبلاگ رو نبنديد » !
مطمئن باشيد انقد نحوه کار ساده و آشکارا و صادقانست که هيچ شک و شبهه اي براتون باقي نميمونه . خودتون که بخونيد متوجه ميشيد.
در يک کلام ؛ چرا گرين هورس برتر است؟
_ عضويت کاملاً رايگان
_ ارسال پورسانت ها به آدرس منزل شما
_ عدم خروج ارز از کشور
_ چکها متعلق به CHASE MANHATTAN BANK طرف قرار داد بانکهاي ملي و رفاه
_ عدم نياز به تعادلسازي يا توازن سازي يا تناسب سازي در زير مجموعه گيري (به اين معني که در زيرمجموعه گيري طرف چپ يا راست نداريم بلکه زيرمجموعه مرحله اي ميباشد)
من یه لاتم. حوصله خوندن نوشته تو نداشتم. اما عکستو عوض کردی بهتر شده.